یکشنبه ۱۵ بهمن ۹۶ | ۱۶:۲۸ ۱۱ بازديد
خوب به ياد دارم روزي را كه پدرم هم سن و سال من بود.ولي چقدر متفاوت.....يادم كه ميايد فكر مافتم كه ماانسانها چرا تا اين حد براي خود چيزهاي نادل را دور ميدانيم.ان روز در گمانم به حال پدرم تاسف ميخوردم و ميگفتم در دل با خودم كه من اين كنم و ان كنم و ....الان كه فكر ميكنم ميبينم كه اغلب انساني كه دنبال كار بزرگي براي انسانهاي ديگر نباشد عمرش بيهوده رفته است.